به گمونم این سوال رو هممون بارها شنیدیم و مطمئنم که هر کسی برای این سوال ، بسته به دانسته ها و شناختش از این واقعه جوابهایی داره . قضاوت در مورد حقانیت امام حسین (ع) و باطل بودن یزید بعد از ۱۴۰۰ سال و علم به نیت هر دو جبهه نبرد عاشورا ، گمون نکنم که کار سختی باشه . مطمئنا اظهار ارادت و عشق به امام حسین (ع) و یاران با وفاش و نفرت از قاتلین اونها خالی از ثواب نیست . اما هممون خوب می دونیم که در پس این عشق ، می بایست عمل هم باشه . اگه به قول معروف این شور با شعور همراه نباشه می تونه ما رو به سرنوشت کسانی دچار کنه که بعد از واقعه عاشورا فهمیدند که به اشتباه حق رو بر سرِ نیزه کردند .
یادمون نره که همه ما در حال حاضر تکلیفی داریم ، چون به گمونم یکی از درس های قیام عاشورا اینه که انسان بلاتکلیف متضرره . معلوم کنیم که با کی و چی هستیم . بدونیم که الان فقط تایید حقانیت امام حسین (ع) دردی از ما دوا نمی کنه . گمون نمی کنم که دیگه روز عاشورایی با اون ارنج ۱۴۰۰ سال پیش ، بیاد و ما خیلی شیک بریم توی لشکر امام حسین (ع) .
اگه منه مدیر و یا سرپرست ، به ناحق در مورد کارمندم حرفی بزنم و یا نامه ای بنویسم که موجب ارتقاء پست شغلیم بشه ، شک نکنید که یزیدیم ، و اگه به حق از گفتن حرفی و یا نوشتن مطلبی در مورد کسی پرهیز کنم حتی اگه بدونم که می تونه مانع پیشرفتم بشه و حتی امکان داره کارم رو از دست بدم ، حسینیم .
مطمئنم اگه امام حسین (ع) الان بود ، در مورد تمامی اتفاقات داخل و خارج ایران اعلام موضع و تکلیف می کرد. اینکه بگیم سیاست پدر و مادر نداره و وارد سیاست نشیم ، بگیم که شرایط حال حاضر دخلی به عاشورا نداره به گمونم همون حرفهایی باشه که ملت کوفه و شام زدند و هنوز که هنوزه به خاطر نفرینهای حضرت زینب ،کشورشون شاهد جنگ و خونریزی و بدبختیه .
به نظر شما فلسفه قیام عاشورا چیه ؟